نا نوشته ها

Main My profile designer
در باره ي ما

فناوری اطلاعات و computer
پيوند روزانه
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
:: تمام پيوندها ::
جستجو در سايت
"لطفا از کلمات کليدي براي جستجو استفاده کنيد !!!


طراح قالب

Www.LoxBlog.Com
ابراز عشق
آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابرا...ز عشق بیان کند،

داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.


نوشته شده توسط ایمان | لينک ثابت |دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:,|


کاش بودی
 

 

سلام دکتر . عاشق نوشته هاتم . نمیدونی چقدددددددددددددد دلم میخواست اون موقعی که تو بودی منم بودم ..... همیشه مات و مبهوتم . کم کمش یه روز از زندگیمو بعد خوندن نوشته هات درگیر میکنی...

کاش بودم یا کاش تو بودی...

 گفتی ...

دمکراسی میگوید: رفیق، حرفت رو خودت بزن نانت را من میخورم .

مارکسیسم میگوید: رفیق  نانت رو خودت بخور حرفت را من میزنم.

فاشیسم میگوید: رفیق  نانت را من میخورم .حرفت را هم من میزنم و تو فقط برای من کف بزن

اسلام حقیقی میگوید: نانت را خودت بخور حرفت را هم خودت بزن و فقط من برای اینم که تو به این حق برسی

اسلام دروغین میگوید : تو نانت را بیاور به ما بده و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم وووو حرف بزن اما آن حرفی که ما میگوییم
 
گفتی..
 
اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛

محال نبود وصال!

و عاشقان که همیشه خواهانند،

همیشه می توانستند تنها نباشند

اخرشیییییییییییی



نوشته شده توسط ایمان | لينک ثابت |یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:,|


توقف ممنوع!

دارم میمیرم

.

.

.

اما نه... این حس لعنتیه که داره عذابم میده

خوب که فک میکنم میبینم

همیشه روی کاغذ بازنده بودم اما جلو رفتم توی راهم

پس چرا بمیرم؟؟؟؟

میرسم

به هرچیو هرکی که بخوام

.

.

فقط خودمم

خودممو خودم+خدا

پس ادامه میدم

.

.

.

توقف ممنوع!

 



نوشته شده توسط ایمان | لينک ثابت |شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,|


شاید

شایـــد روزی بفهمـــد بــه خــاطـــرش از چــه هـــا گـــذشتـــم امـــا حـــال کـــه نمــی دانـــد تنهـــا بــه دیگـــران مـــی گـــویـــد او یــک احمـــق اســتــــــــــــ 

 

                                    روزی میفهمد که وجود داشتم و دارم...

                               



نوشته شده توسط ایمان | لينک ثابت |پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,|


یک حقیقت تلخ

با تمام وجود از تمام وجودش خواستم که رازش را ...

و او گفت!!!

 اما این یک راز نبود...

          یک حقیقت بود...

              حقیقتی که مدتهاست همراهم شده...

حقیقتی که احساس میشود احساسم را نشانه رفته.حقیقتی چون یخ که با گرمای دوست داشتنم در حال اب کردنش بودم گویا...

اما غافل از انکه قطرات در حال اب شدنه این یخ بزرگ بر سرم میخورد و با سرمای خود میلرزاند وجودم را...

گویی شکنجه میکندمرا...قصدش خاموش کردن است.

حقیقت تلخ است.

این حقیقت که دوستم دارد و بیشتر دوستش دارم و خیلی دوستش دارد...

                       دارم یخ میزنم .در این سرمای تنهایی میتوان حفظ ظاهر کرد؟؟!

                       



نوشته شده توسط ایمان | لينک ثابت |چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:,|


آخرين مطالب
علل کاهش سرعت کامپیوتر
چیست ؟ِDNS
ADSLتکنولوژی
چیست؟vpn
ابراز عشق
کاش بودی
توقف ممنوع!
شاید
یک حقیقت تلخ
غم
خیلی دوست دارم بدانم
گذشت...
!!!
دوستی
روز... من
سعی کن
چقدر سخته


موضوعات
کامپیوتر و اینترنت
پيوند وبلاگ

دل نوشته عاشقی تنها با دلی خون........ کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نا نوشته ها و آدرس 24saat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

آرشيو
ارديبهشت 1392
آذر 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
نويسندگان
نويسنده وبلاگ :
ایمان
سكوت
آمار سايت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS
logo design
موزيک و کد جاوا

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 995
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1